اهمیت شورا و شهرداری در پنجره انتخابات

شورا بودن و داشتن هنر و خلاقیت یک شورا و مهمتر از همه تخصص و تعهد شورایی کار هر کاندیدایی نیست همانطور که قبلا اشاره داشتم شورا عمود و ستون شهر است در صورت فقدان مدیریت و تخصص ویژه، شهر را بدون ستون تصور نمایید قطعا شهر به زمین خواهد نشست و جریانی وارونه و ناپیوسته را به خود میگیرد، چنین وضعیتی را حال داریم تجربه میکنیم ما داریم برای ایجاد چنین سیستمی نامألوف و نامأنوس تلاش میکنیم و عامل چنین ناکارامدی و بی نظمی صرفا خود ما هستیم و به امید اینکه روزی شهر را آباد و با نشاط ببینیم داریم غلط قدم برمیداریم، چرا باید در انتخاب شخص لایق, دلسوز, متعهد و متخصص به تعصبات عشیره ای و قبیله ای روی بیاوریم!؟
چرا با شیوه محاباتی برای چندمین بار شورایی را انتخاب کنیم که این شهر را با سیمایی افسرده و پژمرده قاب بگیریم.
چرا باید حتما فامیل و آشنا و دوستان خود را بدون آنکه تخصص خاصی داشته باشند بدون آنکه حتی از وظایف شورا آگاه باشند بدون آنکه تجربه و سلایق شورایی داشته باشند حمایت کنیم!؟
واقعیت را قبول کنیم سوای علم و تخصص، برای شورا بودن پرستیژ خاصی لازم است، اصلا کار شورایی هنر ویژه ای را میطلبد نه دانش زیاد….
و واقف باشیم بر اینکه شورا شغل نیست، کار شورا هنر و خلاقیت و نقاشی کردن چهره رنگ پریده یک شهر است، و تنها یک هنرمند خلاق میتواند رنگ واقعی و تلالؤواری برای این شهر طراحی نماید.
القاب و عناوین خداعی چون حاجی، صوفی، دراویش و شیخ و سوءاستفاده از دیانت و فرقه های دینی ابزارهایی برای جلب توجه عام است.
برانگیختن و تحریض نمودن اذهان عمومی با این عناوین تعرض به احساسات عمومی است و هیچگاه این شیوه اثباتی برای اخلاص و نیات پاک نیست ما وکیل و نمایندگان یک شهر هستیم، خدمت به چنین مردمی از اصلح عبادات است، تدارک برنامه جدید و خلق ابتکار و ابداعی کارساز را باید شعار خود ساخت نه چنین القاب و پیشوندهایی….
حال سؤالی دیگر؟!
شخصی که شغل و کارش تا حال هیچ تجانسی با امور شورا ندارد چه راهکاری را برای این شهر میتواند داشته باشد!؟ کار این شخص چه ارتباطی با قوانین و مصوبات شورای شهر دارد!؟ امثال چنین شغلهای در میان کاندیداها به وفور ظاهر شده اند!!! قابل تأمل است که مردم چه معیارهایی را در چنین افرادی میتوانند بیابند که اندک درمانی برای این شهر باشد!؟ عده ای هستند صرفا مدرکی آکادمیک اخذ نموده اند و به امید یافتن شغلی به کاندیداتوری شورای شهر روی آورده اند که جهت نیل به اهداف معیشت خود قدمهایی صرفا برای خود بردارند در حالیکه واقعا کار شورایی را نباید به عنوان شغل تصور کرد.
اعضای محترم شورا مدیون شهروندان خود هستند در صورت ادا نکردن دین خود و نداشتن تخصص شورایی ظلمی بزرگ در حق این شهر است.
سؤالی دیگر!؟
مرد یا خانمی که کارنامه فعالیت ایشان خارج از حیطه شهری و شورا است و هیچ ارتباطی با چنین رسالت حساسی نداشته باشد چه دستاوردی برای این شهر دارد!؟ با چه شیوه ای میتواند برنامه های علمی و پیچیده این شهر را پیاده نماید!؟ کار شورا جدای تعهد، وجدان کاری، تخصص و تجربه، ابداع و نوآوری است چنین اشخاصی چه نوع تجارب و تجانسی هم خوان با مدیریت شهری دارند!؟ تا کی با چنین شیوه انتخاباتی و خلق اشخاصی ناکارآمد در حق هزاران نفر از این شهر خیانت کنیم!؟ اذعان و باور داشته باشیم خاطی و خیانتکار اصلی خود ما هستیم که به خودمان هم رحم نمیکنیم، به جوانان و فرزندان خود هم اهمیتی نمیدهیم، حق و حقوق خود را به درستی نمیدانیم! معیارهای انتخابی خود را در ظواهر، جنسیت، ژست تبلیغاتی، مبالغات و شعارهای ناعمل می
بینیم.
مشورت و فاکتور خردجمعی اساس کار شوراست، الهام گرفتن از الگوهای حاذق و حازم در سایر شهرهای موفق حرکتی برای توسعه زیرساختهای یک شهر است شور و مشورت با نخبگان مجرب شهرسازی از اکسیر وظایف شورا باید باشد، متأسفانه در هیچ دوره ای از انتخابات شورا از چنین اهرمی کارساز کمک نگرفته اند، راز موفقیت و تنها ابزار توسعه قطعا رایزنی و مشاورت است.
کاش افرادیکه کاندید میشوند مواردی از ویژگی های شورایی و مدیریتی در آنها احراز میشد،
کاش افرادیکه حال کاندیداتور شورای شهر سقز هستند فیلیتری جهت شناسایی لیاقتها، خلاقیتها، تعهد و تخصصها تمهید می نمودند تا مردم با چنین دیدگاهی به صحنه انتخابات روی می آوردند.
حادثه دل افگار و تأسف بار پارک کوثر سقز کمتر از جان باختگان معدنچیان آزادشهر و پلاسکو تهران نبود چنین حوادثی را چه کسی جوابگوست!؟ عوامل اجرایی شهرداری و اعضای محترم شورا چه راهکار و برنامه هایی برای پیشگیری چنین حوادث ناگواری اتخاذ نموده اند!؟
با نگاهی اجمالی به گوشه و کنار این شهر صدها مورد از چنین مکان حادثه خیز مشاهده میگردد! حتی درست در پیرامون همان حادثه چند مورد دیگر در حال وقوع است که هیچ اقدامی برای ترمیم یا تخریب آن صورت نگرفته است ، حتماباید حادثه ای دیگری رخ دهد تا اقدامی صورت بگیرد!؟
این نوع حوادث را نباید به گردن مقدرات انداخت، از فقدان مدیریتهایی باید دانست که دود آن از دامن انتخابات بلند می شود.
بله باید اذعان نمود که کار شورا و شهرداری نیاز به جسارت کامل دارد نیاز به نیروهای زبده و کارامد دارد، شورا و شهرداری معماران واقعی یک شهر هستند تصور بر اینکه این معماران خلاقیت لازم را برای اداره شهر نداشته باشند و کما فی السابق موجب افول و رکود بیشتر شهر باشند تصورش رنجش آور است.
به این نکته باور داشته باشیم ما شهروندان عامل تغییر شهر هستیم چه سرافکندگی… چه سرافرازی…
باور به اینکه که اشخاص فاقد تخصص، تعهد، لیاقت و خلاقیت عامل سرافکندگی و شرمساری برای شهر هستند و بر عکس اشخاص لایق ، خلاق و آگاه می توانند شهر را آرمان وار به سوی توسعه سوق دهند.
شهروندانیکه به شکل اپوزیسیونی عمل می کنند و هیچ ایده و نظری برای سرنوشت شهر خود ندارند و با فرضیه و نظریه های خود امواج منفی را از خود ساطع می کنند به نوعی خاطی و مقصر هستند و شاید بخشی از عامل رکود شرایط کنونی همین مخالفان باشند
حال امید بر آنیم که شورا و سیستم شهرداری آتی با نرم افزاری اورجینال مبتنی بر سیاستهای به روز آمیخته با فناوریهای نوین و ایده های ویژه خلق گردد و نیروهای پژمرده و هرز که مدتهاست سیستم عامل شهرداری را به شکلی نازیب یدک کشیده اند تعدیل نمایند، و با انتخابی سالم و به دور از قبیله گرایی و با اندیشه ای فرهیخته و عالمانه به انتخاب آنکه اصلح است اهتمام ورزند.
بهنام نیک سرشت ۹۶/۲/۲۷