وبلاگ
تاثیر فرهنگ در معماری بومی
مقدمه
هنر از جمله مجاری تبلور یافتن روح فرهنگ یک جامعه است و از میان ارکان هفت گانه آن تکیه ما بر معماری به عنوان یکی از مهم ترین فعالیت ها و سازوکارهایی است که رابطه عمیق و تنگاتنگی با فرهنگ هر منطقه و بوم دارد . مردم ما در روزگار گذشته ، معماری و آثاری فاخر و گران مایه خلق کرده اند که امروزه مایه فخر و مباهات و هم چنین نگینی بر تارک فرهنگ و تمدن ما هستند ؛ اما متاسفانه با وجود آن پیشینه گران سنگ ، امروزه شاهد ساختن و برافراشتن بناها و ساختمان ها و نوعی از معماری هستیم که نه تنها تناسب چندانی با فرهنگ و هویت ما ندارند، بلکه مسائل و معضلات اجتماعی و روانی را گریبانگیر مردم و شهر و دیارمان کرده و بحران هایی را در زمینه اجتماعی در پی داشته اند . معماری معاصر در تغییر تفکر و زیستن مردم و به طور کلی فرهنگ آنان مؤثر بوده و می توان گفت مردمانی آمیخته از فرهنگ خودی و بیگانه تحویل داده است . بدین سبب امروز لازم است تا تدبیری اساسی اندیشیده شود و با بازپروری هویت و الگوهای کهن و پذیرفته شده فرهنگی تحولی جدید در عرصه معماری صورت گیرد . معماری بومی و اصیل متناسب با فرهنگ و هویت دیارمان رونق دوباره گیرد و راه رشد و شکوفایی اجتماعی و فرهنگی هموار گردد .
بررسی و تأثیر فرهنگ کهنه این مرز و بوم به تمامی در معماری بومی آن چنان وسیع و دامنه دار است که در این مقال نمی گنجد؛ اما در حد وسع تلاش شده است تا نظری به این موضوع افکنده شود . ابتدا به تعریف فرهنگ ، معماری بومی و ویژگی های آن پرداخته ایم سپس تأثیر فرهنگ در معماری را تحلیل و بررسی کرده و سرانجام ضرورت انعکاس این فرهنگ را در معماری بومی پیش چشم آورده ایم .
تأثیر فرهنگ و بازپروری هویت فرهنگی بر معماری
ایجاد سؤال و پاسخ گویی به آن در طراحی: برای یک معمار در طراحی، سؤالات عدیده ای مطرح می شود که فرهنگ در ایجاد این سؤالات و پاسخگویی به آن ها هم نقشی انکار ناپذیر دارد .
چگونگی طراحی فضا و تنوع در آن :درک معمار از محیط که بر اثر شناخت و آگاهی انسان از فرهنگ و بوم منطقه حاصل می شود ، نقشی مهم در چگونگی طراحی فضا و ایجاد تنوع در آن دارد
ایجاد سمبل ها و نمادها: هویت فرهنگی هر منطقه ای مشخص می کند که یک معمار باید به چه سمبل ها و نمادهایی نظر داشته باشد
تعیین ارزش ها :هر چیزی در زندگی انسان ارزشی دارد و این ارزش و جایگاه را انسان بنابر فرهنگ خود به آن اشیا و وسایل می دهد ؛ لذا طراح هم در معماری بومی در به کار بردن این اشیا و اجزا باید بر اساس آن فرهنگ عمل کند
ایجاد رابطه ارزشی با تفاوت ها : در هر فرهنگی ، هر چیزی جایگاه و ارزش و راز و رمز خاص خود را دارد ؛ هم چون اعداد و اشکال که با شناخت و آگاهی از آن ها در فرهنگ بومی می تواند ، رابطه ای ارزشی با آن ها و تفاوت هایشان ایجاد کند
یکپارچگی و انسجام : اگر در یک شهر شاهد ساختن بدترین ساختمان ها باشیم ، نشانگر اوضاع نابسامان آن شهر است و این نابسامانی خود را به روشنی در معماری آن منطقه نشان می دهد .
خلاقیت و نوآوری: ارتباط و پیوستگی با تغییرات زمانی و بعد فرهنگی آن برای معماری و آگاهی از آن ها می تواند او را در اجرای طرح های بدیع و خلاقانه یاری کند
حیات و استقلال معماری :تأثیر فرهنگ در معماری و نمود آن در جامعه سبب می شود که معماری زنده قلمداد گردد و صفاتی به خود بگیرد که آن را از دیگر هنرها متمایز سازد و همین تمایز سبب استقلال آن گردد
ایجاد الگو و اندیشه های خاص: اصول و مفاهیم فرهنگی یک جامعه با تغییر زمان و رویارویی با سبک ها و شیوه های مدرن و پیامدهای آن ها ، تغییراتی را به خود می بیند و خواسته هایی را مطرح می سازد که ضروری به نظر می رسد ، برای پاسخگویی به آن ها الگوهای خاصی طراحی شوند و هم چنین اندیشه هایی را می پروراند که سبب دگرگونی در مبانی و مفاهیم معماری بومی می گردد .
– معماری بومی ، آینه ای از زیبایی شناسی و فرهنگ و هنر : نقش مستقیم و انکارناپذیر فرهنگ و هویت فرهنگی در طراحی معماری بومی ، آن را آینه ای ماندگار از فرهنگ و هنر و زیبایی شناسی خاص آن منطقه خواهد کرد.
ضرورت انعکاس فرهنگ در معماری بومی
با توجه به وضعیت اجتماع و مسائل پیرامون آن ، تأثیر دادن فرهنگ و هویت فرهنگی و انعکاس آن ها در معماری بومی ، حیاتی به نظر می رسد؛ چرا که توجه به الگوهای فرهنگی و بازپروری هویت فرهنگی نتایج و آثار بسیار مهمی را به دنبال خواهد داشت :
طراحی فضاهای عمومی و وجود محیطی امن برای زندگی در کنار سایر نیازها و ضروریات انسانی
یک شهر باید خصوصیات فرهنگی مردم آن شهر را در خود متجلی کند و داوری توریستان و دیگر افراد وارد شده به شهر را درباره شهر ، منطقی گرداند
راه ورود معماری به آینده و ادراک معماری گذشته با انعکاس فرهنگ معماری هموار خواهد شد .
اگر هویت فرهنگی و اصول آن در معماری انعکاس یابد ، در آن صورت می توان معمار را هنرمندی خلاق و خدمتگزار دانست که هدفی جز اعتلای فرهنگی و اجتماعی ندارد .
محیط اجتماع یکی از عوامل مؤثر در وقوع جرم است و این نشانگر آن است که کیفیت معماری و شهرسازی بر منش و خلق و خوی انسان ها تأثیر می گذارد ؛ لذا لازم است که در معماری بومی به بازپروری هویت فرهنگی و به کارگیری اصول آن توجه کافی داشت و آن را در شهرسازی عملی ساخت و از این شیوه کاربردی مراقبت به عمل آورد تا سایر الگوهای طراحی که سازگار با فرهنگ بومی نیستند، خدشه ای به آن وارد نکنند. پس انعکاس فرهنگ در معمای بومی سسبب پیشگیری از وقوع جرم و افزایش امنیت و آسایش عمومی خواهد شد
نتیجه گیری
هنر جزء فرهنگ و یکی از ارکان هنر ، معماری است ؛ پس ، معماری زیرمجموعه فرهنگ و وابسته به آن است . همه اصول و الگوهای فرهنگی ، عادات ، شیوه تفکر و زیستن و سایر مؤلّفه ها و هویت های فرهنگی یک مرز و بوم ، مستقیم و غیر مستقیم در معماری بومی نقش و تأثیر بسزا دارند و در آن منعکس می شوند . بنابراین معماری بومی آینه ای از فرهنگ و هنر یک بوم و تجلی گاه آن است. در این صورت لازم است گفته شود که معماری باید از مسیر فرهنگ عبور کند تا سرانجامی خوب بیابد .
ضرورت توجه به خواسته ها و نیازهای مردم و هم چنین اهمّیّت فرهنگ و بازپروری فرهنگی در اجتماع و ساختن محیطی امن برای مردم ، سبب توجه و گرایش به معماری بومی شده است که خود خلاقیت و نوآوری و رشد و تعالی در این عرصه را به دنبال دارد و بر اثر آن معمار، فردی خلاق و هنرمندی واقعی و خدمتگزار فرهنگ خویش می گردد . معماری به کمال می رسد ؛ بعد زیبایی شناسی آن غنی و هم چون موسیقی از ریتم و آهنگی دلنشین و یکنواخت برخوردار می گردد و بهترین و زیباترین احساس ها را به وجود می آورد و در یک کلام می تواند ، اجتماع را از سقوط برهاند و به تعالی سوق دهد .
منبع : برگرفته از مقاله تاثیر فرهنگ و بازپروری هویت فرهنگی در معماری بومی و ضرورت انعکاس آن ها پذیرفته شده در همایش ملی معماری به قلم آقای رضا اسعدی