وبلاگ
مدیریت شورایی وراهکارها
۱-وقتی صحبت از مدیریت شورایی در میان است نظر به اینکه در شورا، طرحها و پیشنهادهای نو، متعدد و متنوع مطرح اسـت، توسعۀ کـمّی و کیفی این ایده ها مستلزم پیدایش بخشها و نهادهای جدیدی است، بنابراین لازم است در گامهای نخستین، ساختار قبلی شهرداری ها تغییر کند
).۲-نامزدهای انتخاباتی شوراها، قول هایی به مردم بدهند که امکان برآوردن آنها را داشته باشند، در غیر این صورت سـبب حس بـی اعتمادی و بی اعتنایی و تـنش می شود.
۳-توجه نکردن به قدرت اجرایی و افزایش توان قانونی شوراها، فرهنگ حمایت از نهادهای مدنی و مردمی را به شدت تضعیف خواهد کرد.
۴-باید زمینه های لازم بـرای مشارکت افراد واجد الشرایط و متخصص و آشنا با مسائل شهری فراهم شـود، در غـیر ایـن صورت شوراهای منتخب کارایی لازم را نخواهند داشت.
۵-دولت نباید خود را صرفا متولی جریان انتخابات شوراها بداند، بلکه ضرورت دارد تا به مقولۀ شـرکت تـشکل ها و احزاب سیاسی، گروههای مردمی و به ویژه انجمن های محلی و سازمانهای غیردولتی (NGO) توجه شود.
۶-نظام اعمالی دولت در مورد شوراها بـیشتر کـلان شهرهای کشور را مـدنظر داشته است، لذا ضرورت دارد تا برنامه ریزی ها در این خصوص از منظر تقسیم بندی جمعیتی، فضایی، ویژگیهای خاص شهرهای میانی و کوچک و. . . نـگاه شود.
۷-نظام کلان مدیریت شهری روشی متمرکز با نگرش بالا و پایین است. این نگرش دارای تضاد و تـعارض بسیاری از شوراهاست، امری که ضـرورت دارد تـا بار دیگر مورد ارزیابی قرار گیرد.
(زینب فرجی کارشناس ارشد حقوق )