دلنوشته ای از یک فعال فرهنگی اجتماعی

در  روزهایی که پاییز۹۴ نفسهای آخرش را می کشد، زمستان پیشدستی نمود و با  سوز و  سرما و برف عرضه اندام نمود چنانکه هرکسی را خوشحال و مسرور از بارشهای رحمت و برکت ساخت و همه را به یاد سالهای نچندان دور که برف همه جا را احاطه و مردمان را خانه نشین مینمود و همه زیر کرسی های گرم بدور از تنش و دنیای ارتباطات و تکنولوژی، ایام برف را با بازیهای سنتی و داستانهای قدیمی میگذراندند و ناراحت نبودند از اینکه برف معابر را بسته و یا تردد به سختی  انجام میگرفت بلکه بیشتر خوشحال بودند از بارش نزولات آسمانی و به طبع آن افزایش رزق و روزی … اما در چند روز اخیر و بارش برفی زیبا ، عده ای  زیبایی این برف را که سالهاست آرزویمان بود نادیده گرفتند و شروع نمودن به رخنه گیری از وضعیت بوجود آمده در معابر و خیابانها…

کاش بجای دیدن نیمه خالی لیوان و انتقاد پشت انتقاد،  با یک خسته نباشید به عزیزان زحمتکش شهرداری دلگرمی بیشتری داد تا با قوّت قلب بیشتری ارایه خدمات دهند.
واقعیت امر اینست که ،هیچ اداره و ارگانی نیست که بدون نقص باشد ولی در این  روزهای برفی  شاهد موج انتقاداتی بودیم هرچند بجا اما تند و تیز که بجای ملحم بر دردها و مشقتها نمکی بود بر زخمها، گرچه زحمتکشان خدوم شهرداری مشغول نمک پاشی خیابانها و معابر بودند اما عده ای نیز مشغول نمک پاشی بر زخمهای کهنه و جدید مجموعه مدیریت شهری بودند که جز برهم زدن تمرکز خادمین مردم شریف، و تضعیف روحیه این عزیزان هیچ عاید دیگری در بر نداشت پس برخود لازم میبینم بعنوان یک شهروند عاجزانه از تمام منتقدین حوزه مدیریت شهری تقاضا کنم که در مواقع بحرانهای این چنینی در کنار مدیران و مسئولان باشند و با ارایه راهکار مناسب سعی در رفع بهتر و سریعتر بحران نمایند نه در جبهه مقابل قرار گیرند و شاهد تنشهای بیشتر باشیم.
امید است با همیاری و یکدلی خود را در تک تک اتفاقات این شهر سهیم بدانیم دوستان ما مهمان شهر نیستیم ما شهروند و صاحبان اصلی شهر هستیم و در چنین مواقعی می بایست همه حضور پیداکنیم و در برفروبی و تأمین لوازم گرمایشی و یا حتی خوراک به کمک عزیزان خدوم و زحمتکش شهرداری بشتابیم
چرا یادمان رفته که ” شهر ما خانه ماست” ؟؟؟؟
پس بیایید دلهایمان را از کینه و بغض خالی کنیم و با گرمای محبت خود این زمستان سرد را در آغوش گیریم که مبادا حکایت زمستان “اخوان” نقل حال امروز ما برای آیندگان باشد!!!

درست است که “هوا بس ناجوانمردانه سرد است” اما دلهایمان گرم است…
ارادتمند شما
سیدشهریار قاسمی۱۳۹۴/۰۹/۲۱